صفحات

جستجو در مندرجات کتاب

۵.۱۰.۹۵

(۳۱)



"سیاست نفتی ایران"

سیاست نفتی ایران، نقطه مقابل کوته بینی  شرکت های بزرگ نفتی جهان بود. وزرای نفت کشورهای صادر کننده نفت در اواخر دسامبر ۱۹۷۳ به دعوت من در تهران گرد آمدند. در همین مجمع بود که به تاریخ ۲۳ دسامبر تصمیم گرفته شد نرخ یک بشکه نفت از ۵.۰۳۲ به ۱۱.۶۵۱ دلار افزایش داده شود. وسایل ارتباط جمعی جهان بلافاصله مرا متهم به تخریب اقتصاد غرب و بلکه دنیا کردند.

برای روشن کردن رویه و دیدگاه های خود، طی یک کنفرانس مطبوعاتی که اندکی بعد در کاخ سعدآباد برپا شد، توضیح دادم که حتی قیمت جدید کافی نیست و معتدل و معقول است، چراکه فروش هایی به نرخ هر بشکه ۱۷ دلار انجام شده و پیشنهادهایی تا معادل هر بشکه ۲۳.۶۰ دلار دریافت گردیده.

افزودم که قصد ما ایجاد نابسامانی و عدم تعادل در اقتصاد جهانی نیست بلکه سیاست جدید نفتی ما به انجام تعادل طویل المدت اقتصاد دنیا کمک خواهد کرد چرا که قیمت نفت باید با هزینه تولید منابع دیگر نیرو و یا جانشین آن هماهنگ و متناسب باشد.

بسیار غیرعادی و حتی زننده بود که قیمت نفت از بهای آب معدنی اویان هم کمتر باشد.حال آنکه نفت مادهایست بسیار مهم که در آن سال، حدود هفتاد هزار محصول مختلف از آن مشتق می‌شد و ساختن بسیاری از محصولات به درجه ای از پیشرفت صنعتی و وسائل پیچیده نیاز داشت که سهم قیمت نفت در کل بهای آنها بسیار ناچیز بود. عقیده من آن بود که باید به نفت بیشتر به صورت ماده اولیه محصولات و مصنوعات پتروشیمی ‌نگریست که به تدریج کامل‌تر و پیچیده‌تر و متنوع‌تر میشود. 

استفاده از نفت برای تولید حرارت یا روشنایی یا راه بردن خطوط آهن از دیدگاه من سیاست عاقلانه ای نبود و نیست. من عقیده داشتم و دارم که باید در سیاست نیرو، آینده نگر بود و فقط به زمان حال نیاندیشید و نگفت  "از پس مردن من عمر چه دریا چه سراب."

علیه سیاست کوته بین شرکت های نفتی بود که من اعلام خطر کردم.