صفحات

جستجو در مندرجات کتاب

۵.۱۰.۹۵

(۲۱)



"اصلاح قانون اساسی"


"خطوط اصلی نخستین برنامه کشور"


 در سال ۱۳۲۸ به هنگام افتتاح مجلسین، ضرورت اصلاح قانون اساسی را متذکر شدم. قانون اساسی ۱۹۰۶ ما از قوانین اساسی بلژیک الهام گرفته بود. اما در آن قانون حق انحلال مجلسین برای پادشاه پیش بینی نشده بود.

در اصلاحیه ۱۳۲۸ این اختیار که برای تأمین تعادل قوای سیاسی در کشور ضروری است به پادشاه تفویض شد.

 قبل از این اصلاح نمایندگان مجلس شورای ملی حتی به هنگام انجام انتخابات به تشکیل جلسات ادامه می‌دادند و بدینوسیله در جریان اخذ رای مداخلات نامشروع داشتند.


در زمان جنگ سفارتین روس و انگلیس هر یک صورتی از داوطلبان مورد نظر خود داشتند و به اتکای قوای اشغالی در دولت می‌کوشیدند آنها را به نخست وزیر تحمیل کنند. برای مقابله با این وضع غیرقابل قبول من از محمد مصدق که دعوی رهبری ملی داشت و بعدا رئیس جبهه ملی شد خواستم که دولتی تشکیل دهد و پس از اصلاح قانون به انجام آن ضمن جلوگیری از مداخلات نامشروع دولتین و متنفذان داخلی بپردازد.


مصدق پاسخ داد که به سه شرط حاضر است مأموریت تشکیل کابینه را بپذیرد، نخست آنکه انگلیس ها با این امر موافق باشند.


 دوم آنکه هر بامداد با من ملاقات کنند و تعلیمات لازم را دریافت دارد.


 سوم آنکه محافظان مخصوصی را در اختیار او بگذارم.


 من به مصدق پاسخ دادم که در انتخاب نخست وزیر هرگز با انگلیسها مشورت نکرده و نخواهم کرد و اگر در تقاضای خود اصرار دارد ناچار خواهیم شد که نظر روسها را نیز استفسار کنیم. مصدق گفت "در ایران بدون موافقت انگلیس ها هیچ کار نمیتوان کرد" اما روسها به حساب نمی‌آیند. درپی این مذاکرات شگفت انگیز، من حسین علاء وزیر دربار را به نزد انگلیس ها و سپهبد یزدان پناه افسر سابق بریگاد قزاق را برای کسب نظر به نزد روسها فرستادم.


 روس ها بلافاصله موافقت خود را با اصلاحاتی که پیشنهاد می‌کردم اعلام داشتند ولی انگلیسها مخالفت کردند. در نتیجه مصدق از قبول سمت ریاست دولت پوزش خواست و جریان مسخره انتخابات همچنان ادامه یافت. نیک به یاد دارم که در این زمان مطبوعات انگلیس جریان انتخابات در ایران را مطابق اصول دموکراسی می‌دانستند.


پس از انجام تغییرات لازم در قانون اساسی، تهیه نخستین برنامه هفت ساله توسعه اقتصادی ایران آغاز شد. هدف های اصلی برنامه بهبود وضع خطوط ارتباطی، کمک به بسط و توسعه کشاورزی و افزایش تولیدات نفت بود.

 ۶۵۶ میلیون دلار اعتبارات برنامه اول بدین ترتیب تقسیم می‌شد:


رفاه اجتماعی ۲۸.۶ %

کشاورزی ۲۵ %

حمل و نقل و ارتباطات ۲۳.۷ %

صنایع و معادن ۱۴.۳

توسعه تأسیسات نفتی ۴.۸

مخابرات ۳.۶ %


درفصل رفاه اجتماعی، توجه خاص به آموزش و بهداشت معطوف شده بود. مقرر بود که در هر استان یک بیمارستان ۵۰۰ الی ۷۰۰ تختخوابی بنا شود و ترتیبات پیشگیری از بیماریها، گسترش و بهبود یابد.

در همین برنامه ساختمان ۵،۰۰۰ مدرسه ابتدایی، ۱۵۰ دبیرستان، ۲۶ مدرسه حرفهای پیش بینی شده بود و امیدوار بودیم که به این ترتیب یک میلیون کودک و  ۱۷۵،۰۰۰  سالمند از نعمت سواد برخوردار شوند.بالاخره احداث سه دانشگاه در استانهای مختلف کشور در برنامه منظور گردیده بود. در زمینه کشاورزی، آغاز مکانیزه کردن کار کشاورزی، احداث سدها و ترعه و مراکز تولید برق، در برنامه منظور گردید.


 در زمینه صنعت قرار بود که اولویت کار برای صنعت ذوب آهن، نساجی، آجر سازی، محصولات شیمیایی و نیز اکتشاف و بهره برداری از معادن قائل شویم.


 در قسمت ارتباطات علاوه بر مرمت ۶،۷۰۰ کیلومتر راه های موجود، احداث سه هزار کیلومتر راه های جدید، اتمام ساختمان راه آهن تهران به تبریز، تهران به مشهد و تهران به یزد پیش بینی شده بود. همچنین قرار بود که بندر های کشور در خلیج فارس و دریای خزر مرمت و تجهیز شود و برای بهبود وضع فرودگاهها و نیز شبکه مخابراتی ملی اقدامات اولیه صورت گیرد.


 تقویت ارتش، تجدید سازمان ژاندارمری به منظور خلع سلاح عشایر نیز مورد نظر بود. در زمینه مسائل اجتماعی تجدید نظر در قوانین جزایی و مدنی، افتتاح دادگاه های جدید به منظور تسریع در فعالیت دستگاه قضایی، اصلاحات اداری، عمران مناطق عشایری می‌بایست مورد توجه خاص قرار گیرد.

البته در سال های  بعد کشور ما، توانست همه این هدف های برنامه اول را پشت سر بگذارد. ولی متاسفانه اجرای برنامه هفت ساله اول از سال ۱۳۲۵ تا سال ۱۳۳۲ یعنی به هنگام حکومت مصدق و بحران نفت، در بوته تعطیل ماند.