"تشکیلات سپاه بهداشت و پیش بینی شبکه پزشکی از طریق تلویزیون"
فوقا به فعالیت ها و خدمات سپاهیان دانشگاه سپاهیان ترویج و
آبادانی اشاره کردیم. قسمتی از خدمات سپاهیان بهداشت جنبه عمومی و اختصاص به پاک
سازی و بهسازی محیط زیست، تامین آب آشامیدنی و امثال اینها داشت ولی وظیفه و رسالت
اصلی آنان انجام خدمات پیشگیری و درمان بیماری ها بود.
در طی هشت سالی که از فعالیت سپاه بهداشت گذشته بود، تعداد
روستائیان از خدمات بهداشتی و درمانی استفاده میکردند، از یک میلیون نفر به هشت
میلیون نفر بالغ گردید. توقیق این سپاه چنان بود که در سال ۱۳۵۲ تصمیم گرفته شد، همه خدمات
بهداشتی و درمانی در سطح روستاهای کشور به آنان تفویض شود و بدنبال این تصمیم
سازمان سپاه بهداشت و مراکز بهداشتی و درمانی روستاها تشکیل گردید.
در سال ۱۳۵۶ سازمان فوق ۱۴۲۲ مرکز بهداشت و درمان روستایی و
۱۲۴۰ پزشک در
اختیار داشت. همچنین چهارصد آزمایشگاه تشخیص طبی و تعداد قابل ملاحظه ای درمانگاه
های ثابت و سیار در اختیار این سازمان بود که هزینه تهیه فعالیت بسیاری از آنها را
خود روستانشینان تقبل کرده بودند.
نقش روانی سپاهیان بهداشت را نباید از دیده به دور داشت. حضور آنان
در روستاها و خدمات موثر و ملموس محسوسی که انجام میدادند سبب شد که روستانشینان
به طب جدید اعتماد پیدا کنند و از مراجعه به اشخاص فاقد صلاحیت اجتناب نمایند و
بدین ترتیب "سپاهی" به عنوان عامل درمان و نجات و سلامت در دل
روستانشینان ایرانی مقامی والا یافت.
در حقیقت افراد این سه سپاه سربازان انقلاب اجتماعی و ملی ایران
بودند. سربازانی که در پیکار با فقر و جهل و عقبافتادگی میکوشیدند و از هیچ
مانعی هراس نداشتند و در حیطه مسئولیت و عمل خود از هیچ خدمتی برای بهبود شرایط
زندگی هممیهنانشان دریغ نمیورزیدند.
حقوق و مزایای این سپاهیان، دقیقا معادل افسران همرتبه آنان در
قوای مسلح بود. به عنوان مثال فارغالتحصیل دانشگاه، چه زن و چه مرد، حقوق و
مزایای معادل ستوانیکم ارتش را دریافت میداشتند چرا که میان آنان تفاوتی نبود.
فراموش نکنیم که طی این
دوران اندک اندک سطح زندگی و نحوه خرید در کشور ما ارتقاء یافت و نتیجه عواید عمومی نیز
رو به تزاید رفت و دستگاه های دولتی توانستند به نوبه خود حجم هزینه های عمرانی را
در سطح روستاهای کشور افزایش دهند. آنچه سپاهیان انجام دادند، در حقیقت مکمل و
مزید بر برنامه های متعارف عمران و توسعه ملی بود زیرا که مفهوم تحول و احساس ترقی
را به قلب روستا های دور و نزدیک ایران بردند و بدین ترتیب کشاورزان و روستاییان
از نزدیک دگرگونی کشور خود را احساس نمودند.
تلاش سپاهیان انقلاب، باعث تسریع در همه برنامه های عمرانی شد و
سرانجام این امکان را به وجود آورد که ایران، از مدار عقب افتادگی خارج شود و در
شمار ممالک متحول درآید.
برنامه آینده ما این بود
که از طریق ماهواره هایی که ایران قصد خریداری آن را داشت، یک شبکه درمانی
تلویزیونی به وجود آوریم به نحوی که هر طبیب ساده در یک روستای دور افتاده بتواند
با پزشکان متخصص در تهران یا مراکز بزرگ تماس بگیرد، بیمار خود را ارائه دهد و
چاره جویی نماید. ایجاد چنین شبکهای میتوانست
امکان مراجعه به برجستهترین متخصصان و پزشکان را برای دور افتادهترین ایرانیان
به وجود آورد.
با استفاده از ماهواره ها و اجرای برنامهای که مجموعا سی میلیارد
دلار تمام میشد، قرار بود یک شبکه کامل مخابراتی برای سرتاسر کشور احداث شود و در
نتیجه ایران از حیث مخابرات در صف مقدم ممالک دنیا قرار میگرفت.
از
دیدگاه من این عمل یکی از جنبه های عمده و اصلی تمدن بزرگ به شمار میرفت.