صفحات

جستجو در مندرجات کتاب

۵.۱۰.۹۵

(۶۷)



"فصل دوازدهم"


"ارتش ایران در سال ۱۳۶۲"

من همواره یادآور شده بودم که ایران هیچ گونه سیاست توسعه طلبی، برتری جوئی و ادعاهای ارضی ندارد. ما نمی‌خواستیم دیدگاه های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی خود را بر هیچ کس تحمیل کنیم. نمایندگان ایران در سازمان ملل متحد همواره در جهت تفاهم، تعدیل و آشتی اقدام می‌کردند.

 ملت ایران در حال پیشرفت بود و برای ادامه پیشرفت نیاز به صلح داشت. ما خواهان صلح بودیم هم برای خود و هم برای دیگران.

 با این وجود سیاست مستقل ملی ما ایجاب میکرد که وسایل و امکانات لازم برای دفاع از استقلال خود در اختیار داشته باشیم: این وسائل و امکانات چیزی نبود جز ارتش ایران.

 سیاست من همواره آن بود تسلیحات ارتش ایران در حد لازم و کافی برای تضمین امنیت و استقلال ایران باشد این یک سیاست مخفی نبود و آن را به صدای بلند اعلام می‌کردیم. شاید هم همین سیاست باعث سقوط من شد.

 بد نیست در اینجا بگویم که ارتش ما در سال ۱۳۶۲ چه می‌توانست باشد.
تعداد کل قوای مسلح ایران می‌بایست از ۵۴۰ هزار نفر به ۷۶۰ هزار تن بالغ گردد.  ارقامی‌که ذیلا میآورم بخوبی نمایانگر قدرت عظیمی‌ است که ایران در شرف دست یافتن به آن بود:
۱۵۰۰ تانک موسوم به "شیر ایران" که از طرف مهندسان انگلیسی برای شرایط ایران طراحی شده و از هر جهت به تانک های مشابه برتری داشت. این تانک ها قرار بود به موتور جدید، توپ  ۱۲۰ میلیمتری تله متر با لیزر و زرهی از نوع تازه مجهز باشد و همه دستگاه های آن با کامپیوتر تنظیم و رهبری شود.
۸۰۰ تانک "چیفتن" با موتور جدید و دستگاه هایی که فوقا ذکر شد.
۴۶۰ تانک  "ام - ۶۰" مجهز به دستگاه های جدید و توپ ۱۰۵.
۴۰۰ تانک "ام - ۴۷" با طرح تجدید نظر شده و توپ ۹۰ میلی متری که امکان جایگزینی آن با توپ ۱۰۵ وجود داشت.
۲۵۰ تانک "اسکورپیون" مخصوص عملیات اکتشافی.
 -  تانک های دیگری از نوع فوق می‌بایستی متعاقبا سفارش داده شود.
از نظر توپخانه واحدهای ارتش ایران می‌بایست دارای قدرت آتش مشابه با واحدهای ارتش پیمان آتلانتیک شمالی باشد و ما می‌توانستیم در آینده بسیار نزدیک در کارخانه های داخل کشور توپ های ۱۰۵ و ۱۲۰ و ۱۵۰  و حتی قویتر تولید نمائیم.
 برنامه تکمیل نیروی هوایی ایران تا سال ۱۳۶۲ به این شرح بود:
-   ۷۸ هواپیمای اف - ۱۴ مجهز به موشک های فونیکس با برد نود مایل و دارای رادار با برد ۱۵۰ مایل.
 این هواپیماها به شش دستگاه پرتاب موشک مجهز هستند و میتوانند در آن واحد موشک های خود را به شش جهت مختلف پرتاب نمایند.
۲۵۰ هواپیمای فانتوم که مرتب تعمیر و ترمیم می‌شوند و آمادگی کامل برای عملیات مختلف داشتند.
 قدیمی‌ترین نوع این هواپیماها مجهز به بمبهای لیزر و جدیدترین آن ها دارای دستگاه های انحراف موشک های دشمن بودند.
-  بیش از ۱۰۰ هواپیمای "اف - ۵ - ای".
-  بیش از ۱۰۰ هواپیمای " - Y۱۴" یا " - Y۱۵" ترابری به تناسب برنامههای تولید این هواپیماها در ممالک متحده امریکا.
۱۶۰ هواپیمای "اف - ۱۶ " که سفارش داده شده بود و برای خرید ۱۴۰ هواپیمای دیگر از همین نوع در مذاکره بودیم.
-   ۷ رادار پرنده که می‌توانست در ارتفاع ۳۵،۰۰۰ پا پرواز نماید و خرید آنها موجب صرفه جویی در تهیه ۳۰ رادار زمینی می‌شد.

۲۴ هواپیمای بوئینگ ۷۴۷ و ۷۰۷ برای رسانیدن سوخت به هواپیماهای درحال پرواز.  این هواپیماها با طرح مخصوصی به راهنمایی خود من ساخته شده بود و در اختیار داشتن آنها به ما اجازه و امکان می‌داد که بیشترین تعداد هواپیماهای جنگی را در حال پرواز نگاه داریم و مذاکراتی برای خرید هواپیمای دیگر از این نوع در جریان بود.

۵۷ هواپیمای حمل و نقل "سی - ۱۳۰ " (هرکولس).

- صدها هلی کوپتر از  از انواع مختلف.

 ساختمان و احداث ماشین های کارخانه هلیکوپتر سازی ایران عملاً در پایان سال ۱۳۵۷ به اتمام رسیده بود و به این ترتیب تعداد هلیکوپترهای ارتش ایران با هریک از ممالک عضو پیمان آتلانتیک شمالی هماهنگ می‌گردید.

باید اضافه کنم در کارخانه های اسلحه سازی ایران ما دارای امکان تولید سلاح های زیر بودیم:

-  موشک های ضد هوایی "سام ۷" شوروی.

-  موشک های هوا به زمین ماوریک آمریکایی با کلاهک تلویزیونی که بسیار دقیق و دارای برد ۱۲ مایل هستند.  به من گزارش داده اند کارخانه سازنده این موشک ها در شیراز پس از حوادث اخیر به کلی تخریب و ویران گردیده.

-   موشک های ضدتانک TOW . ما در فکر آن بودیم که به نوع  متعارف این موشک ها که دارای سرعت کمتر از صوت است اکتفا نکرده و به ساختن موشک های فوق صوت TOW با لیزر بپردازیم.

-  موشک های ضدتانک شوروی.

-  دستگاه های پرتاب موشک تله گیده از نوع دراگون برای نیروی زمینی با بردی دو برابر متعارف یعنی ۱،۰۰۰ متر به جای ۵۰۰ متر.

 ارتش ایران در پایان سال ۱۳۵۷ دارای سه تیپ هوابرد بود می‌بایست در سال ۱۳۶۲ به پنج تیپ افزایش یابد.

 برنامه نیروی دریایی ما به شرح زیر بود:


-   چهار رزمناو هشت هزار تنی با دستگاه های پرتاب موشک دریا به هوا با سرعت MACH-3  (سه برابر سرعت صوت) و دستگاه های پرتاب موشک دریا به دریا با سرعت کمتر از سرعت صوت و برد ۹۰ کیلومتر.

مطالعاتی برای افزایش سرعت این موشکها به مافوق صوت و امکان پرتاب آنها از زیردریایی در جریان بود.

-  دوازده ناوشکن سه هزارتنی مجهز به  موشک های دریا به دریا از نوع فوق الذکر.

-   دوازده ناوچه جنگی ساخت فرانسه.

- سه زیردریائی که سفارش داده شده بود و نُه زیردریائی که قرار بود در اروپا (احتمالا آلمان فدرال و هلند) ساخته شود.

-  پنجاه هلیکوپتر مخصوص نیروی دریایی.

-  تعداد لازم کشتی های نیروبر، کشتی های تانکر سوخت و غیره ...

-  هواپیماهای نوع "ORION"  ساخت کارخانه لاکهید با برد طولانی مامور انجام وظایف اکتشافی نیروی دریایی.

 بعلاوه ایران قادر بود در کارخانه های تسلیحاتی خود توپ های ۲۳ میلیمتری ضد هوایی روسی و نوع جدیدی از توپ ۳۵ میلیمتری ضد هوائی دولوله بهتر از سی و پنج میلیمتری سوئیسی و توپ جدید ۲۰ میلیمتری ضد هوایی و تقریبا تمام سلاح های مورد احتیاج ارتش، غیر از هواپیما را بسازد. حتی قسمت عمده تانک ها را می‌توانستیم بسازیم و همه را ترمیم و تعمیر نماییم . یک کارخانه تعمیر موتور هواپیما در دست ساختمان بود که در نوع خود بی نظیر و تمام احتیاجات نیروی هوائی و هواپیماهای شرکت ملی و سایر هواپیماها را در ایران رفع می‌کرد.

 وظیفه و ماموریت نیروی دریایی ایران نه تنها در محدوده خلیج فارس بلکه انجام هر ماموریت و عملیاتی در دریای عمان و سرتاسر اقیانوس هند بود.
من همواره تاکید کرده بودم که ایران قصد بدست آوردن سلاح های اتمی‌ندارد. ولی هدف و برنامه ما این بود که از لحاظ تجهیزات متعارف و غیر اتمی‌ یکی از تواناترین، متحرک‌ترین و موثرترین ارتش های دنیا را در اختیار داشته باشیم که هم قادر به حفظ و صیانت حدود و صغور و دفاع از استقلال و تمامیت ایران باشد، هم بتواند منافع ما را در خلیج فارس تامین کند و هم در صورت لزوم در حفظ صلح و ثبات در اقیانوس هند مشارکت نماید.

 یک بار سفیر اتحاد جماهیر شوروی، در گفتگویی با من از اینکه رادارهای پرنده ما خواهند توانست تا پانصد کیلومتری داخل سرحدات شوروی را تحت مراقبت قرار دهند اظهار نگرانی کرد.

 من به وی جواب دادم که ماهواره های شوروی قادرند همه چیز را در سرتاسر خاک ایران به دقت ببینند و مراقبت نمایند.

در این منطقه از دنیا، تنها ایران دارای چنین نیروی نظامی‌بود که می‌توانست از هرگونه اختلال و اغتشاش بطور موثر جلوگیری نماید.  تنها ایران دارای امکانات مالی به خصوص نیروی انسانی کافی بود که بتواند چنین ارتشی را در منطقهای به این حد از اهمیت و حساسیت اداره کند.

 بسیارند کسانی که از سیاست دفاعی و نظامی‌ ما انتقاد می‌کردند و هدفهای مرا مبتنی بر بلندپروازی های بی‌مورد و فزون طلبی و نیز موجد مخارج زاید می‌دانستند. بنابراین لازم است توضیح بیشتری بدهم.

 هنگامی‌که ایران را ترک کردم ذخایر ارزی کشور به بیش از ۱۲ میلیارد دلار بالغ می‌شد.  درآمدهای ارزی ایران به حدی بود که قدرت جذب همه آن هنوز در اقتصاد کشور وجود نداشت و زیربنای اقتصادی ایران احتیاج به تکمیل داشت:  می‌بایست شبکه راه های داخلی در ایران توسعه و گسترش یابد. بعلاوه ایران دارای تعداد کافی متخصصین فنی و مواد اولیه صنایع خود نبود.

هنگامی‌که من  ایران را ترک کردم  نه تنها در کشور ما مطلقا بیکاری وجود نداشت، بلکه یک میلیون تن خارجی در ایران کار می‌کردند.  برنامه های وسیعی برای تربیت مهندسان و متخصصان فنی و کارگران ماهر در دست انجام بود.

 متاسفانه با فشارهای تورمی‌ناشی از عوامل مختلف و از جمله آنچه در سطور فوق یادآور شدم، روبرو بودیم.
بنابراین اقتصادی ایران ناتوان نبود و به موازات اجرای برنامه های وسیع عمران و توسعه ملی ما قادر بودیم که بدون حذف طرح های مفید برای آینده مملکت به تقویت نیروی های دفاعی خود بپردازیم بخصوص که این عمل برای حفظ و صیانت استقلال و تمامیت ایران و تضمین امنیت کشور لازم و ضروری بود.