صفحات

جستجو در مندرجات کتاب

۵.۱۰.۹۵

(۴۷)


"فصل چهارم"

"انقلاب سفید و کارگران"

بر اثر انقلاب شاه و ملت،  ۲.۵  میلیون خانواده ایرانی، یعنی حدود دوازده میلیون نفر، مالک اراضی مزروعی خود شدند. اگر چنین تحولی خوشایند بزرگ مالکان روحانی و غیر روحانی نبود و نیست، تعجب نباید کرد.

اصل دیگر سیاست ما، تاکید و تکیه بر توسعه سریع صنایع کشور بود. من نمیتوانستم یک آن از خاطر ببرم که با توجه به آهنگ افزایش نفوس در ایران، تعداد جمعیت در سال ۱۳۷۰ از پنجاه میلیون نفر تجاوز خواهد کرد و برای اینان باید منبع درآمد و اشتغال فراهم کرد.

جمعیت تهران در سال ۱۳۳۵ برابر با ۱،۷۰۰،۰۰۰ نفر و در سال ۱۳۵۷ معادل ۴،۵۰۰،۰۰۰ نفر بود. جمعیت اصفهان در سال ۱۳۳۵ برابر  ۲۲۵،۰۰۰  و در سال ۱۳۵۷ معادل ۱،۰۰۰،۰۰۰ بود. جمعیت تبریز در سال ۱۳۳۵ برابر با  ۳۰۰،۰۰۰  نفر و در سال ۱۳۵۷ معادل ۹۰۰،۰۰۰  نفر بود.

جمعیت مشهد در سال ۱۳۳۵ برابر با  ۲۵۰،۰۰۰  نفر و در سال ۱۳۵۷ معادل با ۹۵۰،۰۰۰  نفر بود.  جمعیت شیراز در سال ۱۳۳۵ برابر  ۱۷۱،۰۰۰  نفر و در سال ۱۳۵۷ معادل با ۷۵۰،۰۰۰  نفر بود.

البته پدیده شهرگرائی منحصر و مختص به ایران نیست، اما نمیتوانستیم از توجه به آن در کشور خود غافل باشیم و پیچیدگی آن را بدست فراموشی بسپاریم.

"تامین مسکن برای کارگران"

تامین مسکن، یکی از اولویتهای اصلی سیاست ملی ما بود. برای نیل به این منظور میبایست که به اصلاحات عمده شهری، ایجاد شهرهای جدید، اصلاح محلات قدیمی‌ شهرهای موجود و بخصوص جلوگیری از  معاملات سوداگرانه اراضی بپردازیم.

برای مبارزه با این معاملات سوداگرانه و جلوگیری از افزایش سرسام آور قیمت زمین، اصل هیجدهم انقلاب اعلام شد. اعلام این اصل در سال ۱۳۵۶ صورت گرفت، ولی قبل از آن نیز از توجه به این مطلب غافل نبودیم. موثرترین راه جلوگیری از سوءاستفادهها این بود که دولت راسا به احداث ساختمان مسکن برای نیازمندان بپردازد. هم یک برنامه ملی طویلالمدت ضرورت داشت و هم یک برنامه فوری و سریع که نیازهای عاجل را برآورد.

یکی دیگر از مبانی سیاست مسکن تامین شرایط مطلوب و تشویق آمیز برای سرمایه گذاری خصوصی در زمینه مسکن بود که شرکتهای متعدد پس‌انداز و وام مسکن تشکیل شد، امکانات بانک رهنی ایران افزایش یافت، بانک ساختمان و صندوق سرمایهگذاری بانکهای ایران در برنامه های خانهسازی بنیان گرفت و بالاخره برنامه وسیعی برای ایجاد و تشویق و گسترش تعاونیهای مسکن تدوین گشت.

طبق آمار موجود، وزارت آبادانی و مسکن به تنهائی تا پایان سال ۱۳۵۷ سی و یک ‌هزار واحد مسکونی (خانه های سازمانی، خانه های ارزان قیمت، خانه های کارگری) ساخته و تحویل داده و احداث نزدیک به چهل هزار واحد مسکونی دیگر را آغاز کرده بود. بعلاوه ۲،۰۵۶ طرح شهرسازی و عمرانی در شهرها و ۶،۸۹۲ طرح عمرانی و نوسازی در روستاها به انجام رسیده بود.

چنین مقرر بود که هر واحد بزرگ صنعتی، هر موسسه اقتصادی ملی با کمک دولت و استفاده از اراضی ملی بتواند به خانه سازی برای کارگران و کارمندان خود بپردازد و این خانه ها هرچه ممکن است به محل کار نزدیک باشد تا از رفت و آمد و اتلاف و بروز مشکل عبور و مرور جلوگیری شود. در این مدت ۲،۱۱۵ طرح رفاهی و فرهنگی برای جوانان نیز به انجام رسید که مشتمل بود بر ساختمان مدارس و دانشگاه ها و بیمارستان ها درمانگاه ها و مراکز ورزشی و تفریحی اردوگاههای تابستانی و امثال آنها. همچنین اجرای ۸۷۹ طرح دیگر در حال پیشرفت بود.

 البته باید به این طرحها، مجموعه فعالیت های عمرانی و بهسازی سپاه ترویج و آبادانی در سطح روستاها و حتی شهرهای کوچک کشورمان افزوده شود.

 به منظور کمک به تأمین مسکن، دوازده میلیون متر مربع زمین در اختیار شرکت های تعاونی مسکن گذاشته شد و طی مدت ده سال ۵۴۴،۰۰۰  نفر از وام های طویل المدت ساختمان و یا خرید مسکن استفاده کردند که مجموع این وام ها به رقم ۱۰۳ میلیارد ریال بالغ گردید.

با تمام این تفاصیل باید قبول کنیم که برنامه تأمین مسکن برای کارگران از نقاط ضعف سیاست ما محسوب می‌شد، چرا که با تمام کوشش هایی که انجام گرفت، موادی مثل سیمان و آجر و امکانات کافی برای نیل به همه برنامه‌ها و هدفهای خود در اختیار نداشتیم.