"فصل
هشتم"
"آزادی زنان"
در نهضت بزرگ نوسازی ایران
که به آن "تمدن بزرگ" نام دادم، زنان ایران، سهم و مسئولیت مادی و معنوی
بزرگی داشتند.
به
حکم انصاف و عدالت، برابری کامل زنان و مردان
در همه حقوق، از جمله سیاسی، امری الزامی بود. به همین سبب براساس اصل پنجم انقلاب
شاه و ملت، قانون جدید انتخابات، زنان را از حق انتخاب کردن و انتخاب شدن برخوردار
نمود.
"آزادی
زنان"
بر اساس ماده ۱۰ قانون انتخابات قبلی،
زنان در ردیف مجانین و ورشکستگان به تقصیر و متکدیان حرفهای و محکومین دادگستری، از
حقوق سیاسی محروم بودند.
این
طرز فکر هم اکنون بار دیگر، با کسانی که قدرت
و حکومت را در ایران غصب کردهاند در کشور ما حاکم شده. ولی ما، که میخواستیم ایران
را به شاهراه ترقی هدایت کنیم، چگونه میتوانستیم دختران و خواهران و همسران و مادران
خود را در شمار مجانین و مجرمین تلقی نمائیم؟
اسلام
و قرآن، بر خلاف آنچه غاصبان کنونی حکومت و قدرت در ایران تصور و عمل میکنند مخالف
احترام و رعایت حقوق زنان نیست. حقوق زن در اسلام به مراتب بیش از آن است که غالبا
تصور میشود. از جمله این حقوق مسلم یکی استقلال کامل مالی و حق اداره ثروت و دارایی
شخصی است که تا این اواخر در بسیاری از ممالک مترقی اروپایی به طور کامل وجود نداشت.
ما
با الهام از فرهنگ و تمدن کهن ایرانی که برای زنان مقامی والا قائل شده و با الهام
از فلسفه و معنویت اسلام، عقیده داشتیم که باید در جامعه نوین ایران برای زنان ایرانی
سهم و مقامی فراخور تعداد و امکانات آنان به وجود آورد، و به این راه رفتیم. در آئین
باستانی زرتشت، حقوق زن و مرد برابر است و دین مقدس اسلام نیز مخالفتی با حقوق سیاسی
و اجتماعی ندارد. به همین سبب، من وضع زنان را در جامعه ایرانی، غیر منصفانه، غیر عادلانه
و نامعقول میدانستم. تحول اجتماعی نشان خواهد داد که حق با من بود و آنچه اکنون در
زمینه سلب حقوق سیاسی، فردی و فرهنگی از زنان ایران صورت میگیرد ارتجاعی و صریحا مخالف
توسعه و ترقی است.
چگونه
میتوان قبول کرد که بار دیگر، نیمی از نفوس مملکت ما، از همه حقوق محروم شوند و نتوانند
در زندگی و سازندگی اجتماعی مشارکت نمایند.