"زمین از
آن کشاورزان"
از همین
زمان، من اصلاحات ارضی را ضروریترین تدبیر برای تحول اجتماعی ایران میدانستم، که
در فصل بعد مفصلا به آن خواهیم پرداخت.
در سال ۱۳۲۰
املاک اختصاصی خود را به دولت منتقل کردم که متاسفانه کاری با آنها نکرد. در نتیجه
ناچار شدم که آنها را باز پس گیرم و مستقیما بر تقسیم اراضی و املاک سلطنتی میان
کشاورزان نظارت کنم تا انجام پذیرد. کار تقسیم املاک سلطنتی تا حکومت مصدق به خوبی
پیش میرفت، ولی چون او به قدرت رسید، اجرای طرح را متوقف کرد. پس از سقوط دولت
او، کار از سر گرفته شد و این بار کامیاب شدم که آنرا به آخر برسانم.
برای کمک
به روستائیان، بانک عمران روستائی بنیان نهاده شد و علیرغم مقاومتها و مخالفتها،
قانونی در زمینه تقسیم اراضی خالصه و دولتی به تصویب قوه مقننه رسید. در نتیجه
نزدیک به ۲۰۰،۰۰۰ هکتار از این اراضی تا سال ۱۹۵۵ میان ۲۴،۰۰۰ زارع تقسیم شد و
بالاخره در بهمن ۱۳۴۱ قانون محدودیت مالکیت اراضی مزروعی به تصویب ملی رسید.
در این
هنگام بودکه من نخستین اصول و مبانی ملی و اجتماعی ایران را اعلام کردم و به تائید
و تصویب ملت رساندم. تا این زمان بیشتر کوشش من متوجه حفظ و صیانت استقلال و
تمامیت ارضی ایران بود که در معرض مخاطرات جدی قرار داشت. با وجود همه دشواریها،
من در همین مدت بحرانی و پر تلاطم توفیق یافتم که املاک سلطنتی را میان زارعین
تقسیم کنم و صدی نود دارائی شخصی خود را به فعالیتهای فرهنگی و عمرانی و خیریه
اختصاص دهم. با اتکاء به پشتیبانی ملتم بود که برنامه وسیع اصلاحات اجتماعی خود را
در کنگره کشاورزان (زمستان ۱۳۴۱) به اطلاع ایرانیان رساندم. در ششم بهمن ۱۳۴۱ ملت
ایران به اکثریت نزدیک به اتفاق آراء شش اصل اول انقلاب سفید را تصویب کرد و
بدینسان انقلاب ایران بر مبنای رای عمومی و اراده ملت از قوه به فعل پیوست.
دوران
برنامه های عمرانی ملی از هفت سال به پنج سال کاهش داده شد تا با واقعیات و
نوسانهای اقتصادی همآهنگی بیشتری پیدا کند. و پس از آغاز انقلاب سفید بود که سه
برنامه پنجساله عمرانی کشور (۱۳۴۱ تا ۱۳۵۷) تماما به خدمت ترقی اجتماعی و توسعه
اقتصادی ایران، یعنی انقلاب اجتماعی و ملی ما در آمد.
در همین
زمان من به هموطنانم یادآور شدم که اگر بعضی از احزاب و فرقه های سیاسی مرام و
مسلک خود را تنها راه نجات میدانند و اگر بعضی دیگر، پیشرفت کشور را در منازعات
طبقاتی و برتری جوئیها جستجو میکنند، نیروی اصلی انقلاب ما آنست که برای تحقق
استیلای یک طبقه اجتماعی و یا یک نظام عقیدتی پی ریزی نشده، انقلاب سفید ما بر
اساس شعارهای پیش ساخته و تکراری نیست بلکه در مکتبها و مرامها و نظامهای عقیدتی
دیگر هرچه را به خیر و صلاح ملت ایران باشد اختیار میکنیم و بکار میبندیم. به
ایرانیان گفتم که هدف اصلی من آن است که ایران را طی مدت بیست سال به حد توسعه و
پیشرفت ممالک مترقی جهان برسانم و مسلما در مراحل نهائی، کار دشوارتر خواهد بود.
اصلاحات
ارضی در سه مرحله انجام شد. در مرحله اول مقرر گردید که هیچ مالکی بیش از یک ده
نداشته باشد و مازاد این نصاب به کشاورزانی که در اراضی مربوط به بهره برداری و
فعالیت مشغول بودند، فروخته شد و ترتیب بازپرداخت قیمت اراضی بزرگ مالکان از طریق
فروش سهام کارخانجات دولتی، فراهم گردید.
در مرحله
دوم اصلاحات ارضی که از سال ۱۳۴۴ آغاز شد مالکانی که راسا به بهره برداری اراضی
مزروعی خود نمیپرداختند مکلف شدند یا آنها را به صورت طویل المدت (سی سال) به
زارعان اجاره داده یا بفروشند.
بالاخره
در مرحله سوم، مقرر گردید که صاحبان اراضی استیجاری یا به تقسیم عواید با مستاجران
بپردازند و یا بر اساس قراردادهای اجاره به فروش اقدام کنند.
همچنین
مقرر شد که اراضی مزروعی موقوفه عام به اجاره نود و نه ساله به زارعان واگذار شود
و اراضی مزروعی موقوفه خاص را دولت خریداری کند و سپس به کشاورزان بفروشند.
در عوض، حفظ و مالکیت اراضی بایر به شرط بهره برداری و
آبادی آنها، برای مالکان باقی ماند. البته بدون آنکه نحوه بهره برداری کشاورزی بر
بهره کشی فرد از فرد استوار باشد.