صفحات

جستجو در مندرجات کتاب

۵.۱۰.۹۵

(۳۶)



"قسمت سوم"
"انقلاب سفید"
"فصل اول"
"مبانی انقلاب سفید"

در سال ۱۳۳۲ دوازده سال از مبارزه من برای دفاع از موجودیت و تمامیت ایران می‌گذشت، و دیدیم که با چه دشواریهائی روبرو شدم و سر انجام چگونه توفیق بدست آوردم.

لازم آمد که بیست و پنجسال دیگر، هم برای دفاع از موجودیت و وحدت ایران و هم برای پیشرفت و توسعه کشورم بکوشم. در صفحات بعد مراحل مختلف این کوشش و تلاش را بازگو خواهم کرد.من یک هدف بیشتر نداشتم و هرگز آن را پنهان نکردم و آن سازندگی ایرانی مترقی و توانا بود که مردمش هم از مواهب و مزایای تمدن مادی برخوردار باشند و هم از اعتلای معنوی و اخلاقی و فرهنگی.


"پنج هدف اصلی برنامه دوم" 
 

من بخوبی میدانستم که چنین هدفهای بلندپایه‌ای با منافع و خواسته های سیاستهای بیگانه‌ای که همواره ایران را ذلیل و ناتوان می‌خواستند، هماهنگ نیست و دیر یا زود با آنها برخورد خواهد یافت. با اینحال، علی رغم فشارهای داخلی و سوءنیت و فساد بعضی از مسئولان داخلی، دمی ‌از پای ننشستم و به تلاش خود ادامه دادم.

طی مدت سی و هفت سال، هیچ چیز مرا از انجام و کوشش برای رسیدن به آرمانهایم بازنداشت و حتی سوءقصد هائی که نسبت به من شد اراده ام را استوار‌تر کرد.

در سال ۱۳۲۲ هنگامیکه هنوز آتش جنگ فرو ننشسته و کشور ما با دشواریهای بی‌مانندی روبرو بود، من هدفهای اصلی سیاست اقتصادی و اجتماعی کشورم را در پنج اصل خلاصه کردم.


-     نان برای همه

-     مسکن برای همه

-     پوشاک برای همه

-     بهداشت برای همه

-     آموزش برای همه


این هدفها را به همه دولتهائی که مباشر امور مملکتی میشدند، یادآوری می‌کردم و سرانجام با تائید و رای ملت ایران، آنرا به مرحله اجرا درآوردم.

فراموش نباید کرد که پیش از اصلاح قانون اساسی در سال ۱۳۲۸ پادشاه دارای اختیارات کافی برای رهبری امور مملکتی نبود. پس از این اصلاح و کسب اختیار انحلال مجلسین، من توفیق یافتم بعد از حکومت مصدق، دولتهای جدی، میهن پرست و پرکاری را مصدر امور نمایم.

بر اساس پنج اصل فوق و به تناسب تدریجی جامعه ایرانی و نیازهایش اندک اندک اصول و مبانی دیگری برای سیاست اقتصادی و اجتماعی کشور اعلام نمودم، که منتجه آنها نوزده اصل انقلاب سفید ایران است که در فصول بعدی به تجزیه و تحلیل آنها خواهیم پرداخت و نتایج اجرای آنها را بازگو خواهم کرد.

قبلا گفتیم که چگونه نخستین برنامه هفت ساله کشور با شکست مواجه شد. راستی که ترازنامه دولت مصدق برای ایران نکبت بار بود. در برنامه دوم، قسمت مهمی ‌از برنامه اول، که اجرا نشده یا ناتمام مانده بود، ملحوظ گشت. هزینه های این برنامه به حدود هفتاد میلیارد ریال (اندکی کمتر از یک میلیارد دلار) می‌رسید.

قسمت عمده اعتبارات مورد نیاز برنامه هفت ساله دوم می‌بایست از عواید نفتی کشور تامین شود. به همین سبب بهره برداری صحیح و عقلانی از منابع نفت و گاز کشور ، بصورت یکی از هدفهای عمده سیاست اقتصادی ما درآمد که من شخصا به آن پرداختم. همچنین نوسازی کشاورزی ایران و ایجاد زیربنای لازم برای توسعه آن، در برنامه دوم از اولویت خاص برخوردار بود. در این زمینه بود که احداث چند سد بزرگ و شبکه های آبیاری و ایجاد کارخانه های کود شیمیائی و مراکز تولید نیرو، در برنامه پیش بینی شد.

پس از سال ۱۳۳۷ طول شبکه خطوط آهن کشور، سه برابر شد. در همین سال کشور ما دارای ۵،۰۰۰ کیلومتر جاده های آسفالته و نزدیک به سی هزار کیلومتر راههای درجه سوم شده بود و احداث ۲،۴۰۰ کیلومتر شاه لوله نفت ایران آغاز گردید. سرتاسر ایران را شور سازندگی و پیشرفت فرا گرفته بود.

همچنین در سال ۱۳۳۷ بود که توفیق یافتیم سرانجام به کمبودهای مالی و ارزی که از حکومت مصدق به ارث رسیده بود پایان دهیم و برای اول بار در تاریخ ایران تعادل پرداختهای خارجی ایران بصورت مثبت درآمد.