صفحات

جستجو در مندرجات کتاب

۵.۱۰.۹۵

(۶۳)



"برنامه های خانه سازی بنیاد"

باید به توضیحات فوق اضافه کنم که بسیاری از فعالیت های اجتماعی، فرهنگی و نیکوکاری که زیر نظر شهبانو انجام میگرفت، از کمک های مالی قابل ملاحظه بنیاد پهلوی بهره‌مند بود. همچنین بنیاد پهلوی، به منظور تعدیل مالالاجاره و یا قیمت خانه های مسکونی، به انجام یک رشته برنامه های وسیع خانه سازی با توجه به امکانات کشور در تولید سیمان و آجر دست زد. در این رهگذر ساختمان شش هزار واحد مسکونی در سال ۱۳۵۷ در دست انجام بود.

"ثروت شخصی من"

 من هرگز کوچکترین درآمد و سودی از محل بنیاد پهلوی نداشتم بلکه در زمستان ۱۳۵۷ باقیمانده دارایی خود را نیز به این بنیاد بخشیدم. مهم نیست که زمان برای استفاده این تصمیم مناسب بود یا نبود، من به ضرورت و وجوب اتخاذ چنین تصمیمی ‌اعتقاد داشتم و از این کار متاسف نیستم.

 باید اضافه کنم که واگذاری دارایی شخصی من به بنیاد پهلوی جنبه وقف داشت. بنابراین کسانی که امروز بر ایران حاکمند، از لحاظ اصول مذهبی حق ندارند در تحقق نیت واقف تغییری به عمل آورند. آیا آنها مثلا به اهمیت پرداخت کمک هزینه تحصیلی به دانشجویان شایسته و نیازمند ایرانی آگاهند؟ متاسفانه نه.

 واقعیت این است که اگر من در ایران میماندم به حکم ضرورت ناچار بودم مخارج زندگی خود را کاهش دهم و اگر به ایران بازگردم باز هم ناچار به این کار خواهم بود چراکه قسمت مهم از این هزینه ها را شخصا می‌پرداختم.

 حملات و انتقادات ناجوانمردانه بود. به همین منظور بود که چند ماه پیش از آن فرمان خاصی در مورد طرز رفتار افراد خانواده سلطنتی امضاء کردم و متعاقب آن دستور دادم هیاتی مرکب از سه قاضی عالیرتبه برای رسیدگی به شکایات احتمالی تشکیل شود.

 آیا چنین کاری تیغ دادن بر کف زنگی مست نبود؟
 

البته باید در انتظار پاسخ به تاریخ باشیم.