صفحات

جستجو در مندرجات کتاب

۵.۱۰.۹۵

(۳۲)



"ارائه راه حل سازنده برای جلوگیری از نابسامانی اقتصاد جهانی"

 برای آن که بتوان تدریجا نفت را فقط بصورت ماده اولیه صنایع شیمیایی و پتروشیمی‌به کار برد لازم بود و هست که منابع جدیدی برای تولید نیرو فراهم شود. چون بهره برداری از انواع مختلف ذغال سنگ و منابع نیروی ناشی از آفتاب و یا مواد گداخته زیرزمینی، یا جذر و مد اقیانوس ها و دریاها. تا هنگامیکه قیمت نفت ارزان و با صرفه باشد هیچ کس به دنبال بهره برداری از این منابع گران قیمت نخواهد رفت و اگر استفاده از نفت ارزان به آهنگ کنونی ادامه یابد، دنیا در آینده نزدیک با بحران کمبود فاحش منابع نیرو و سقوط کامل اقتصادی مواجه خواهد شد. نتیجه آن که توجه عاجل به سایر منابع نیرو ضروری و حیاتی است. ضمن همین توضیحات بود که شش سال پیش گفتم فروش نفت به قیمت عادلانه نهایت امر به صرفه و صلاح کشور های صنعتی خواهد بود. ولی باید نیل به قیمت عادله را  متدرجا و در مراحل مختلف انجام داد تا آماده سازی منابع جایگزین، از طریق سرمایه‌گذاری های ضروری میسر و مقدور باشد و نیز اقتصاد جهان بتواند یک برنامه درازمدت و سنجیده صرفه‌جویی در نفت را به مرحله اجرا و عمل درآورد.

عقیده من این بود و هست که بر پایه این دو سیاست، از یک طرف سرمایه‌گذاری در منابع نیروی جایگزین نفت و از طرف دیگر صرفه‌جویی تدریجی در مصرف آن، جهان خواهد توانست بدون مشکل عمده به دوران جدید منابع نیروی پایان ناپذیری چون اتم و خورشید برسد.

عقیده من این بوده و هست که سیاست نفت ارزان سیاستی است کوته نظرانه که به اتلاف منابع موجود نفت خواهد انجامید و جهان با یک فاجعه عظیم اقتصادی مواجه خواهد کرد.

لازمه سیاست قیمت عادلانه نفت آن بود و هست که مرحله به مرحله و بتدریج در قیمت فروش نفت تجدید نظر شود تا  کشورهای مصرف کننده و بخصوص ممالک صنعتی بتوانند اقتصاد خود را با آن تطبیق دهند.

به همین سبب بود که پیشنهاد کردم برای اجتناب از ورود در یک دور تسلسل باطل و جهنمی، میان کشورهای صادرکننده نفت و ممالک عمده مصرف کننده از جمله اعضای سازمان همکاری و توسعه اقتصادی، یعنی کشورهای بزرگ صنعتی غرب، هماهنگی های لازم از طریق مذاکرات جدی و مستمر به وجود آید و قیمت نفت بر اساس توافق آنها در حدی که برای اقتصاد جهان  قابل تحمل باشد، تعیین گردد.

بعدا درباره پیشنهادهای دیگر خود در زمینه راه و روشهای اجتناب از پیدایش یک بحران اقتصادی جهانی سخن خواهم گفت.

عجب نیست اگر به اشاره و اغوای گروه های فشار بینالمللی، وسایل ارتباط جمعی جهان غرب فقط به قسمت اول پیشنهادهای من یعنی افزایش قیمت نفت توجه کردند و نه به  مجموع آنها.

همچنین پیشنهاد کرده بودم که میزان عوارض و مالیاتی که کشورهای صنعتی وارد کننده نفت از فروش آن در داخل سرزمین خود وصول می‌کنند به یک برابر قیمت خرید محدود شود، یعنی آنچه خزانه کشورهای مصرف کننده از محل نفت دریافت می‌کند، بیش از آنچه حاصل ممالک تولید کننده می‌شود، نباشد. اما کسی به این پیشنهاد هم توجه نکرد. زیرا بهانه تبلیغات بر اساس گرانی نفت و تورم را علیه کشورهای تولید و صادر کننده کاملا سلب میکرد.