صفحات

جستجو در مندرجات کتاب

۵.۱۰.۹۵

(۵)



"دورانهای طلایی نوین تاریخ ایران"
 
 در سال ۶۵۲ میلادی اعراب به ایران حمله کردند و تسلط آنان بر کشور ما حدود دویست سال طول کشید. اما در حقیقت ایرانیان اعراب را تحت نفوذ و سلطه خود درآوردند.ایرانیان از یک سو اصالت فکری خود را با تدوین اصول مذهب شیعه عنوان کردند و از پذیرفتن استیلای خلفای عرب سرباز زدند و از طرف دیگر فرهنگ غنی ایرانی را از دستبرد و تسلط خارجیان نجات دادند. در زمینه سیاسی، نقطه آغاز تجدید استقلال ایران، قیام ابومسلم خراسانی بود که با سپاهی از ایرانیان، خاندان عباسی را که از احفاد پیامبر اسلام بودند، بجای بنی امیه بر تخت خلافت نشاند و بغداد را پایتخت آنان قرار داد.

در این زمان، خراسان کانون اصلی فرهنگ و دانش ایرانی گردید. طاهریان در نیشابور و سپس سامانیان در سمرقند بر بخشی بزرگ از شاهنشاهی دیرین ایرانی حکمفرمائی کردند و فرهنگ و تمدن ما را به اوج اعتلای خود رساندند و دیلمیان در طول مدتی نسبتا کوتاه وسعت شاهنشاهی ایران را تقریبا به مرزهای زمان ساسانیان رساندند. این عهد را می‌توان عصر طلایی شعر فارسی نیز خواند. فردوسی (۹۳۵ تا ۱۰۲۰ میلادی) حماسه سرای نامی‌ ایرانی، سنایی غزنوی، جلال الدین رومی‌ متولد به سال ۱۲۷۳ میلادی و پزشکان و فیلسوفانی چون رازی و ابن سینا، کم و بیش از این دوره اند. تسلط تدریجی بازماندگان غلامان ترک بر ایران گرچه دوران هایی از قدرت به همراه داشت، اما در حقیقت سرآغاز انحطاط بود که با حمله مغول به اوج خود رسید و بار دیگر ایران دستخوش تجزیه و نابسامانی فراوان گردید.

 آثار حمله وحشیانه مغول به ایران، قرنها به جای ماند. چنگیز و هلاکو، بیشتر شهرهای ایران را بخصوص در خراسان ویران کردند و میلیونها ایرانی را از دم تیغ گذراندند. موسسات بزرگ فرهنگی ایران بدست نابودی سپرده شد و بخشی بزرگ از میراث علمی‌ ایرانی و اسلامی‌ منهدم گردید. مغولان  زندگی ایلاتی را که با روح و سنتهای ایرانی هماهنگ نبود در ایران گسترش  دادند و سرانجام باقیمانده های تمدن و فرهنگ از سال ۱۳۸۳ میلادی به بعد، بدست تیمور لنگ دستخوش تخریب و تاراج و انهدام گردید. مورخان نوشته اند که تیمور در بغداد از ۲۲ هزار جمجمه کسانی که به قتل رسانده بود مناره ای ساخت و فقط به تنی چند از صنعت کاران نامدار زمان امان داد که آنان را نیز با خود به سمرقند برد تا به آبادانی و زیباسازی آن شهر بپردازند.