صفحات

جستجو در مندرجات کتاب

۵.۱۰.۹۵

(۱۵)



"فصل دوم"


"فرزندم هرگز از هیچ چیز هراس نکن"


"جنگ دوم جهانی و عواقب فوری آن"


برخلاف آنچه بعضی از صاحبنظران نوشتهاند پدرم نسبت به هیتلر حسن نظری نداشت و نظرات سیاسی و نظامی‌ وی را خطرناک می‌دانست، به همین سبب علیرغم حضور تعداد قابل ملاحظهای از متخصصین فنی آلمانی در ایران، بلافاصله پس از شروع جنگ دوم جهانی بی طرفی کامل ایران را اعلام کرد.


"امید بزرگ ایرانیان، بیطرفی"


ایرانیان امیدواری خود را نسبت به صیانت بیطرفی کشور تا پایان مرحله اول جنگ جهانی و آغاز حمله قدرتهای محور به شرق، همچنان حفظ کردند. بعد از ۲۲ ژوئن ۱۹۴۱ و حمله قوای آلمان به روسیه، ما بار دیگر بی طرفی ایران را تائید و تاکید کردیم. پیشرفت سریع قوای هیتلر در خاور و باختر جنگ را به مرحله حساسی می‌کشاند.


 روز به روز روشن‌تر می‌شد که اتحاد شوروی بدون کمک موثر و فوری سایر متفقین تاب پایداری در مقابل آلمان ها را نخواهد داشت. رساندن کمک به شوروی از طریق شمال و بندر مورمانسک بسیار دشوار بود و استفاده از مدیترانه و دریای سیاه تقریباً غیرممکن. ترکیه تنگه های بسفر و داردانل را مسدود ساخته بود و اسکندریه در معرض تهدید قوای مارشال رومل قرار داشت.


آلمان ها بر یونان و بلغارستان مسلط بودند و در تابستان ۱۹۴۲ نیروهای زرهی آلمان حتی به چاه های نفت  مای کپ در قفقازیه رسیدند. 


برای متفقین یک راه مطمئن کمک به روسیه بیشتر باقی نمانده بود و آن خلیج فارس بود. در نتیجه ایران به صورت یک فضای سوق‌الجیشی و نظامی‌فوق العاده حساس و مهم درآمد. ملک فاروق، که من خواهرش را به همسری اختیار کرده بودم، از طریق سفیر مصر در ایران به من اطلاع داد که نقل و انتقالاتی در قوای بریتانیا در دست انجام است و چه بسا که هدف آنان حمله به ایران باشد.


 من فورا پدرم را در جریان گذاشتم و او به وزیر مختار ما در لندن، آقای مقدم، دستور داد که در مورد هدف های انگلستان، دقیقا  تحقیق و نتیجه را گزارش کند. در همین احوال بود که هواپیماهای ایتالیایی چند بمبی بر مناطق خلیج فارس فرو ریختند و گفته شد که کشتی های تجارتی آلمانی در این خلیج مسلح هستند. شاید  حصول توافق با متفقین بر اساس اجازه عبور اسلحه و مهمات از ایران میسر بود. ولی مراجعه و سوال وزیر مختار ما در لندن، بدون پاسخ ماند.


 سفرای روس و انگلیس در تهران ما را شدیدا تحت فشار قرار داده بودند که اتباع و متخصصان آلمانی و ایتالیایی را از ایران اخراج کنیم و ما نخستین تدابیر لازم را در این زمینه اتخاذ کرده بودیم که ناگهان در سپیدهدم سوم شهریور ۱۳۲۰ قوای روس و انگلیس به ایران حمله کردند.