صفحات

جستجو در مندرجات کتاب

۶.۱۰.۹۵

(۹۰)



"اخطار روزنامه پراودا"

تا اوایل تابستان، من مرتبا سفیر اتحاد جماهیر شوروی را می‌دیدم و تقریبا در هر ملاقات، اوبه من در زمینه تفاهم،  دوستی و همکاری دولت متبوعش اطمینان می‌داد. در این موقع  سفیر شوروی به مرخصی رفت و پس از بازگشت به تهران دیگر او را ندیدم. با اینحال اوضاع ایران موجب نگرانی روسها بود. برای مثال کافی است به مقاله ای که در اواسط پائیز در روزنامه پراودا انتشار یافت، اشاره کنم. در این مقاله، از جمله عبارت زیر به چشم می‌خورد:

"اتحاد جماهیر شوروی که دارای روابط حسنه با ایران است، صراحتا اعلام  می‌کند که با هرگونه مداخله نامشروع، در امور داخلی این کشور، از هرجا و به هر شکل و به هر بهانه‌ای که باشد، مخالفت خواهد کرد. جریانهائی که در ایران می‌گذرد صرفا جنبه داخلی دارد و باید انحصارا بدست ایرانیان حل و فصل شود. همه کشورها باید با توجه به حق حاکمیت و استقلال ایران و با رعایت منشور سازمان ملل متحد از دخالت در امور داخلی این کشور اجتناب ورزند. واضح است که هر نوع دخالتی در امور ایران، که کشوری است هم مرز با اتحاد جماهیر شوروی و بخصوص یک دخالت نظامی، همانند عملی بر ضد امنیت و منافع اتحاد جماهیر شوروی تلقی خواهد شد."

در پانزدهم آذر ایالات متحده امریکا، رسما اعلام داشت که به هیچ صورت در ایران مداخله نخواهد کرد.

با این حال سفرای دولتین امریکا و انگلیس در ملاقاتهای خود تکرار می‌کردند:" ما همچنان از شما پشتیبانی می‌کنیم"!

در طول پائیز و زمستان، مرتبا این دو سفیر، مرا به ادامه و گسترش سیاست آزاد سازی تشویق می‌کردند. من شخصا با اصل این سیاست موافق بودم، ولی فکر می‌کردم که در دوران اغتشاش و ناامنی و بدون داشتن کادر سیاسی لازم، به فاجعه منتهی خواهد شد.

عجب در اینکه غالبا، شخصیتها یا فرستادگانی از امریکا به دیدار من می‌آمدند و سیاست مقاومت و اعمال قدرت را توصیه می‌کردند و چون از سفیر ایالات متحده می‌پرسیدم که رویه واقعی آن دولت چیست میگفت که دستوری دریافت نکرده است.

از منابع مختلف، اطلاعات دیگری به من میرسید. چند هفته قبل از آن نماینده "سیا" را در ایران به حضور پذیرفتم. از توخالی بودن سخنانش متعجب شدم. هنگامیکه صحبت از آزادسازی سیاسی شد، خنده شادی بر لبانش نقش بست و معلوم شد، می‌خواهد از این موضوع با من صحبت کند، نه درباره امنیت منطقه!

بعد از حریق سفارت انگلیس، یکی از امرای ارتش با وابسته نظامی‌ آن کشور ملاقاتی داشت که به وی گفت:

"چه وقت متوجه خواهید شد که راه حل مسائل شما سیاسی است."

در اواخر آذر سناتور محمدعلی مسعودی به من گزارش داد که جورج لامبراکیس، دبیر اول سفارت امریکا به وی گفته است:"بزودی در ایران یک رژیم جدید وجود خواهد داشت."

اما جریانی که بیش از همه از سوی متحدان چند ساله، موجب تعجب من شد، ماموریت شگفتانگیز ژنرال هایزر در ایران بود.